شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
این روضه ها امروز وفردا کردنش سخت است باید بگویم گرچه معنا کردنش سخت است لکنت گرفـته پلک تو در بین آن کوچه این راز سربسته ست افشا کردنش سخت است چشمی که دست سنگی آن بی حیا بسته مقداد می دانست که وا کردنش سخت است دستی که بین کوچه ها از پا تو را انداخت فهمید قدّ حیدری تا کردنش سخت است حالا که داری خواهشی تابوت می خواهی؟ اسباب مرگ تو !؟ مهیّا کردنش سخت است با غسل زیر پـیرهـن فـکر علی بودی زخم نود روزه تماشا کردنش سخت است داغ کبود کـوچه هــا آنـقدر روشن بود فهمید دست فتنه، حاشا کردنش سخت است |